منتظر یه فرشته

دفتر دهم

1391/12/9 16:11
نویسنده : محدثه
1,467 بازدید
اشتراک گذاری

 خدای مهربانم

امید بنده ات را نامید نکن

 شورو شعف دلم را نامید نکن

بسیار منتظرم

 که 24 اسفند را یکی از بزرگترین  روزهای زندگی ام بدانم خدایا ایا تو خشنود می شوی قلبم بشکند

که بارها و بارها شکسته شده

دیروز رفتم ازمایش مخصوصی دادم  دکتر یه حرفی بهم زد تنم لرزید گفت اگه این ماه حامله نشدی باید ماه  دو ماه دیگه بیای برای ای یو ای

خدایا اصلا فکر نمی کردم کارم به اینجا بکشه

خدایا نه

 نمی خوام

 نمی خوام به این جا بکشه

خودت این ماه دلم رو خوشحال کن

 چشمان پر از اشک مرا نمی بینی

 نمی بینی بنده ی ضعیف و ناتوانت چگونه التماست  می کند

 و چگونه به پایت افتاده

 خدایا

ضعیف تر از من ، ناتوان تر از من ، ذلیل تر از من ، کجا دیده ای خدایا اعتراف می کنم که همه چیز به دست توست همه چیز

خدایا مگر همین را نمی خواهی

ببین من بندهی مغرورت به چه رسیده

 و چه فهمیده

 فهمیده که هیچی نیست

و قدرتش در مقابل تو اصلا به حساب نمی اید

خدایا

دلم شکسته

دیشب که حدیث کسا را می خواندم

 بد جور دلم شکسته بود

خدایا ضعیفم

  و توقادر ومتعالی

 خدایا بی وجودم و توهمه ی وجود منی

خدایا تو

مولای مولای انا عبدک الضعیف و انا الذلیل

مولای مولای  انا النی و انا الفقیر

خدایا اغوشم تمنای فرزند را از تو دارد وبس

خدایا عطش خالی اغوشم را نمی بینی

 عطش مهر مادری ام را نمی بینی

می دانم که می بینی

 می دانم که خوب مرا می فهمی

بهتر از هر کس دیگری

 و بهتر از همه

 تو فقط  مرا می فهمی

چون تو خالق منی

تو مرا افریدی

 و با تمام احساسات من اشنایی

 خدایا منم

 بنده ات

 بنده  گنهکارت

 که اگر به خودم نگاه کنم

حتی لیاقت صحبت با تو را ندارم

 اما تو این قدر رحمن و رحیمی که با اغوش باز مرا همیشه می پذ یری

مولایم با تمام وجودم

 دوستت دارم به خاطر همه ی ندادن هایت  و به خاط همهی دادن هایت

 که تو خود بهتر از همه مرا می شناسی

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)