دفتر چهارم
با تمام حس غریب مادرانه ام برایت می نویسم که چه قدر شوق انتظار من زیاد گشته که گاهی با خیال بودنت و بو سیدنت می گریم و چه حس زیبایی که با اینکه هنوز نیامده ای صدای قلب کوچکت در ذهنم پر شده و مرا می خنداند شاید کودک عزیزم به من بخندی ولی بدان که حس زیبای مادرانه را همان خدای مهربانم به من عطا فرموده که برای به جا اوردن این حس هم باید شکر کرد و از خدای مهربانم که مرا با این حس می گریاند خوشحال باشم عزیز مادر زندگی ام فدایت و چشمان منتظرم همیشه برای امدنت خیس است و می خواهم وجودم رابرایت غبار روبی کنم تا محل امن و اسایشی برایت باشم عشق مادر عمرم هستی ام نمی دانم ایا تو...
نویسنده :
محدثه
14:58